نگاهی به شیر از منظر قرآن
نگاهی به شیر از منظر قرآن
استفاده از شیر چهارپایان به دوران پيش از تاریخ و زمان اهلی شدن حیوان توسط انسان میرسد.
شیر در کتاب مقدس نماد پاکی، صفا و حقیقت حیاتبخش میباشد و شیر و عسل کنایه از حاصلخیزی و فراواني نعمت است.
شير در قرآن كريم
«وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُم مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَناً خَالِصاً سَائِغاً لِلشَّارِبِينَ» (نحل/66)
و در وجود چهار پايان، برای شما (درسهای) عبرتی است. از درون شکم آنها، از ميان غذاهای هضم شده و خون، شير خالص و گوارا به شما مینوشانيم. (مکارم شیرازی، 1371)
در این آیه، قرآن به صراحت فرموده است که شیر، از غذای هضم شده درون شکم تولید میشود. غذای هضم شده تبدیل به خون ميشود و از خون، شیر به وجود میآید. شیری که نه رنگ خون را دارد و نه طعم و بوی آن را. این عمل (تبدیل خون به شیر) را هیچ یک از محققین انکار نکرده و کلام قرآن را تأیید کردهاند.
همچنین خداوند در آیه زیر، شیر را نوشیدنی بهشتی میداند:
«مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ…» (محمد/15)
مثل بهشتي که به پرهيزکاران وعده داده شده اين است که در آن جويهايي از آب زلال و نهرهايي از شير بيآنکه مزهاش تغيير کند… .
روايتي در تفسير الميزان آمده است که ميفرمايد:
«کلبي از ابن عباس روايت میکند که هرگاه علف در معده قرار ميگيرد، قسمت زيرين آن سرگين، قسمت مياني آن شير و قسمت فوقاني آن خون ميشود. خون در عروق و رگها و شير در پستان جاري ميشود و سرگين نیز در معده ميماند. بنابراين شير به طور خالص به پستان ميآيد و با هيچ مادهاي مخلوط نميشود.
شايد در تبيين اين روايت بتوان حرفي از آقاي پاکنژاد را پذيرفت:
بعضي عناصر اصلي شير که دگرگون ساز خواص شيرند از غذا نبوده بلکه منشأ آنها از محتويات روده (کيم) است. گفتن اينکه غذا خون ميشود و خون شير، فقط يک مطلب ساده عوامپذير است، در حالي که اگر بخواهيم با افزايش جنبه علمي مطلب را توجيه کنيم بايد گفت که شير محصول خوني است که از محتويات شکمبه (در انعام)، عناصر و موادي جذب کرده است. زیرا از دياستازهایي که مشابه دياستازهاي موجود در شکمبه حيوان است برخوردار ميباشد.
شير در روايات
پيامبر اکرم (ص): «خوردن شير از ايمان است. بر شما باد خوردن شير که شير حرارت را از قلب بر طرف ميکند، همانگونه که انگشت عرق را از پيشاني دور ميکند و نيز خوردن آن پشت را محکم ميکند و بر عقل ميافزايد و ذهن را ذکاوت و چشم را جلا ميبخشد و فراموشي را از بين ميبرد. هيچ چيز جز شير، جاي خوردن و آشاميدن را نميگيرد».
پيامبر اکرم (ص): «خداوند هيچ دردي فرو نفرستاده، مگر اينکه براي آن درماني هم فرستاده است. در شير گاو درمان هر درد است».
پيامبر اکرم (ص): «بر شما باد شير گاو، چرا که گاو از هر درختي ميخورد و شير آن درماني براي هر درد است».
امام علي (ع): «نوشيدن شير، شفاي هر دردي جز مرگ است».
امام علي (ع): «شير گاو درمان و دارو است».
امام صادق (ع): «لبن البقر شفاءً» شير گاو شفا است.
شخصي نزد امام صادق (ع) آمد و عرض کرد فدايت شوم، در بدنم احساس ضعف ميکنم. امام به او فرمودند: «بر تو باد شير، چرا که گوشت را ميروياند و استخوان را استحکام ميبخشد».
همچنين ایشان میفرمایند: «براي گلو درد دوايي جز نوشيدن شير نيافتهايم».
خوردن شير هيچگونه ضرری به بدن انسان نميزند. اگر ضرري هم باشد، حتماً به علت چيزهایي است که همراه شير تناول ميگردند. لذا در روايات ميخوانيم که شخصي نزد امام صادق (ع) ميآيد و ميگويد که من شير خوردم و شير به من ضرر زد (مريض شدم). امام در جواب ميفرمايند: «والله ما يضرّ لبن فطّ و لکنّک أکلته مع غيره فضرک الذي أکلته فظننت أنّ ذالک من اللبن» قسم به خدا شير ضرر ندارد. و بعد ادامه ميدهند: اما شما با شير چيز ديگري خوردهايد و آن چيز ديگر به شما ضرر زده است و شما فکر کردهايد که شير به شما ضرر زده است.
شیر مادر
شیر مادر در تغذيه نوزاد، بخش مهمي از زندگي طبيعي زن را تشکيل ميدهد. نوزادي که در آغوش مادر مشغول نوشيدن شير او است، چشم به چهره مادر دارد و نگاههاي مهر آميز مادر او را احاطه کرده است و مادر به او مهرباني و دل جويي ميکند و در واقع، همين نگاههاي محبت آميز است که زير بناي ارتباط با ديگران را در نوزاد بنيان ميگذارد. ابنسينا در کتاب قانون در مورد اهميت شير مادر آورده است: «شير مادر براي نوزاد از هر شير ديگري بهتر است، زيرا بيشتر از هر غذاي ديگري به غذاي نوزاد که در زندگي جنيني به او ميرسد شباهت دارد. شير مادر داراي ماده «ايمونوگلوبين» است که براي اسهال و استفراغ مفيد میباشد.
در اول اوت 1990 سازمان بهداشت جهاني با همکاري يونيسف طي اجلاسي، بيانيهاي را در تداوم ترويج و حمايت از تغذيه با شير مادر به امضا رساند.
زمان و مدت شیردهی
قرآن کریم مدت شیردهی را دو سال میداند (لقمان/ 14). برخی پزشکان معتقد بودند که این مدت باید 9 ماه باشد، ولی در سال 1993 میلادی بیان شد که اگر مدت شیر خوردن دو سال کامل باشد، بهتر است.
زمان شیردهی بر اساس آیات قرآن
بر اساس آیه 233 بقره باید گفت که دو سال شیردادن کودک، واجب نیست، زیرا در ادامه میفرماید: «آن مادرانی که بخواهند دوره شیردهی را به اتمام برسانند» یعنی اتمام دوره شیردهی را به میل و اراده مادر گذاشته است. و دیگر این که میفرماید: «در صورت رضایت و مشورت همدیگر میتوانند کودک را از شیر بگیرند». پس روشن است که این مقدار واجب نیست. مشورت کردن برای از شیر گرفتن کودک به این علت است که هم مصلحت و حق کودک حفظ شود و هم حقوق پدر و مادر تأمین گردد. اما مستحب است که مادر، تمام مدتی را که برای شیر دهی تعیین شده، به کودک خود شیر دهد.
بعضی از مفسران مانند ابن عباس عقیده دارند که این مقدار (2 سال)، برای هر مولودی ثابت نیست و فقط برای کودکی است که شش ماهه متولد گردد. (طبرسی، 1384، ج 2، ص 171) دلیل ابن عباس آیه 15 سوره احقاف است که زمان حمل (بارداری) و فصال (از شیر گرفتن) را 30 ماه ذکر کرده است. پس هر اندازه که زمان حمل کوتاهتر باشد، به زمان فصال میافزاییم تا حمل و فصال کامل شود، و هر قدر که زمان حمل بیشتر باشد، از زمان فصال کاسته میشود. (فخررازی، بی. تا.، ج 6، ص 118)
علامه طباطبائی (1366) از ملاحظه آیات 15 سوره احقاف با آیات 233 بقره و 14 لقمان نتیجه میگیرد که حداقل حمل شش ماه است. بنابراین از کسر مقدار دو سال از سی ماه، بر میآید که حداقل دوران بارداری شش ماه و حداکثر دوران شیردهی که حکم فقهی دارد، بیست و چهار ماه است. اگر کودک هفت، یا هشت، یا نه ماه در رحم مادر بماند، حداقل دوران شیردهی پس از تولد، به ترتیب بیست و سه ماه، بیست و دو ماه، و بیست و یک ماه است. شیخ طوسی و امین الاسلام طبرسی پس از ذکر قول ابن عباس مینویسند: روایاتی که علمای ما روایت نمودهاند بر همین مطلب دلالت میکنند؛ زیرا ایشان روایت نمودهاند که شیر دادن کمتر از 21 ماه ستمی (جور) بر کودک است. (طبرسی، 1384، ج 2، ص 171)
امام صادق (ع) فرمودهاند: «مقدار واجب شیردهی 21 ماه است، پس زنی که کمتر از آن شیر دهد، کم گذاشته و کوتاهی کرده است و اگر اراده اتمام دوران شیردهی دارد، دو سال کامل مطلوب است». (حر عاملی، 1374، ج.21)
همچنین فرمودند: «زمان شیردهی 21 ماه است، پس کم تر از آن ستمی (جور) بر کودک شمرده میشود». (حرعاملی، 1374، ج. 21)
بر پایه مطالبی که گفته شد، آیه شریفه در مقام بیان حکم شیردهی، همه کودکان را در حکم مذکور برابر میداند؛ یعنی همه حق دارند دو سال کامل شیر بنوشند، نه فقط کودکانی که شش ماهه متولد شده باشند. اما این حکم، مستحب است. پس اگر بر حداقل مدت شیردهی اکتفا کنند، مصداق آیه 15 احقاف است؛ یعنی حداقل زمان شیر دهی با نه ماه بارداری که مجموع ارتباط کودک با مادر 30 ماه است و اگر دو سال شیر بنوشد، به حکم استحبابی آیه 233 سوره بقره عمل شده که با آیه 15 سوره احقاف منافاتی ندارد؛ زیرا واجب نیست که حتما دو سال شیر بدهند. بنابراین یکی از مصادیق (سی ماه) ، کودکی است که شش ماهه متولد شده و دو سال کامل شیر مینوشد. و دیگری کودکی است که نه ماهه متولد شود و 21 ماه شیر مینوشد.